یکی از فعالان حوزه اقتصاد و عضو اتاق بازرگانی میگوید: «نتیجه استفاده عمومی و همگانی از بیمه شخص ثالث این است که امروز ما دیگر کمتر شاهد این هستیم که پس از تصادفات رانندگی، تنشهای شدیدی میان طرفین ایجاد شود و بهراحتی افراد منتظر میمانند تا مسئله بهشکل حقوقی و قضایی درستتری پیش برود و حل شود. این مهم از نظر من جلوهای است از اینکه قانونگذاری درست میتواند هم به توسعه صنعت بیمهای کشور منجر شود و هم افراد کمتری در زمان وقوع مشکل دچار اضطرابهای مرسوم میشوند.»
یکی از فعالان حوزه اقتصاد و عضو اتاق بازرگانی میگوید: «نتیجه استفاده عمومی و همگانی از بیمه شخص ثالث این است که امروز ما دیگر کمتر شاهد این هستیم که پس از تصادفات رانندگی، تنشهای شدیدی میان طرفین ایجاد شود و بهراحتی افراد منتظر میمانند تا مسئله بهشکل حقوقی و قضایی درستتری پیش برود و حل شود. این مهم از نظر من جلوهای است از اینکه قانونگذاری درست میتواند هم به توسعه صنعت بیمهای کشور منجر شود و هم افراد کمتری در زمان وقوع مشکل دچار اضطرابهای مرسوم میشوند.»
حسن فروزان فرد اظهار میکند: «یک فعال اقتصادی وقتی میخواهد کسبوکارش را راه بیندازد، مجوزهای زیادی میگیرد تا قوانین را رعایت کند، اما همه میدانیم که باوجود اخذ این مجوزها و رعایت نکات ایمنی هم ممکن است مشکلی بهوجود بیاید و حادثهای نامترقبه رخ دهد. مشکل این است که پس از اینکه حادثهای اتفاق افتاد، هیچ کس پاسخگوی آن از نظر رسمی و قانونی نیست.»آنچه در ادامه میخوانید متن کامل گفتوگوی صمت با این فعال حوزه صنعت است.
یکی از ویژگیهای اقتصاد ایران از سال ۹۰ به این سو، بالا بودن ریسکهای آن بوده که خود همین احساس ناامنی اقتصادی موجب شده فرار سرمایه افزایش و میزان سرمایهگذاری کاهش یابد. چه عواملی موجب شدند در یک اقتصاد پرریسک، مهمترین ابزار در برابر ریسکها یعنی بیمهها از نفوذی ۲.۵ درصدی برخوردار باشد؟
من فکر میکنم مشکلی که شما به آن اشاره کردید، بیش از هر چیز ناشی از عدم اطلاع و آگاهی درباره اهمیت مدیریت ریسک کسبوکارها و همچنین امنیت اقتصادی است و همین موجب شده یکسری از ابزارهای مرسوم در جهان مانند ابزارهای بیمهای، در ایران هنوز جا نیفتاده باشد که نتیجه آن هم میشود همان نکتهای که شما گفتید؛ یعنی در کشوری که فعالیتهای اقتصادی در آن با ریسکهای بسیاری مواجه است، صنعت بیمه جزو صنایع توسعهنیافته است.
مشکل تنها در کمبود اطلاعات است؟
دستکم یک بخش مهم از این مسئله ناشی از عدم اطلاع درست مسئولان و مدیران صنعت بیمه کشور است که نتوانستند فرصتهای توسعه بیمه را بهدرستی درک و فهم کنند تا از این رهگذر بتوانند آن را توسعه دهند و بهبود وضعیت کشور را تسریع کنند.منظورم از جامعهای که آگاهی چندانی درباره اهمیت بیمه ندارد، فقط مسئولان سیاسی کشور نیست و این مشکل فکر میکنم حتی در میان فعالان اقتصادی هم وجود دارد. بهزبان سادهتر حتی صاحبان کسبوکارهای کشور هم باتوجه به مشکلاتی که با بیمهها داشتند، شناخت صحیحی از نقش بسیار مفید این صنعت ندارند و حتی گاه برای برخی از آنها هم بهروشنی مشخص نشده که باوجود ریسکهای بسیار بزرگی که در اقتصاد امروز کشورمان وجود دارد، چقدر حضور فعالتر و توسعه فعالیتهای شرکتهای بیمهای میتواند به آنها یاری برساند و ادامه کسبوکارش را در مقابل خطرات موجود تضمین کند. شاید بتوان اینطور گفت که آنها حتی نمیدانند چه ابزارهایی از این صنعت میتواند در اختیارشان قرار بگیرد. این مشکل بهویژه درباره صنایع پرریسک بیشتر صدق میکند.
این مشکل را میتوان به ناآگاهی صاحبان صنایع مربوط دانست؟
من معتقدم عدم اطلاع صاحبان صنایع نقش پررنگی در این مسئله دارد، اما نمیتوان منکر شد که ناآگاهی نسبت به فواید بیمهها، تا اندازهای از عملکرد شرکتهای بیمهای کشورمان هم ناشی میشود؛ بهویژه اگر بخواهیم به این مسئله بپردازیم که چرا تا این اندازه بدبینی نسبت به شرکتهای بیمهای وجود دارد، نمیتوان از بازتاب عملکرد شرکتهای بیمهای چشمپوشی کرد.
چه عملکردی ازسوی شرکتهای بیمهای موجب دورتر شدن سرمایهداران و کارفرمایان از این شرکتها شده است؟
بسیاری از فعالان اقتصادی تجربه مواجهه با بیمههای کشور را دارند و گاه این تجارب به اندازهای تلخ یا منفی بوده که برخی از صاحبان سرمایه ترجیح میدهند خودشان فکر تمام ریسکها را بکنند و عطای استفاده از بیمهها را به لقایش ببخشند. بهطور خاص بسیاری از افراد اقتصادی، بهویژه در تجارب خود دچار مشکلاتی در زمینه حقوقی و جبران خسارات شدهاند. بارها مشاهده شده که در زمان عقد قرارداد، بیمهگران همه چیز را در ابتدا آسان و حتی سادهانگارانه جلوه میدهند تا قراردادی که مطلوب خودشان است به امضا برسد. این اقدام مشکلی ایجاد نمیکند؛ تا زمانی که مشکلی پیش بیاید. با عملی شدن یک ریسک تازه فعالان سراغ شرکتهای بیمهای میروند تا بهاصطلاح درخواست جبران خسارت کنند که مشکل اصلی آغاز میشود. هرگاه زمان جبران خسارت و شرکت بیمهای موظف به انجام این کار میشود، تازه وسواس و سختگیری آغاز میشود و مواردی که در زمان عقد قرارداد، حاشیهای و بیاهمیت قلمداد میشد، تبدیل به ابزاری میشود که گاه شرکت بیمه بهواسطه آن در انجام وظایفش قصور کند.
این مشکلی نیست که شرکتهای بیمهای در ایران با آن مواجهند و در نهایت به زیان همین صنعت هم تمام شده است؟
بهطور قطع باید بگویم بله؛ شرکتهای بیمه هم گاه سود کوتاهمدت را به منافع بلندمدت خود ترجیح میدهند. نمیتوان نادیده گرفت که عملکرد بیمهها در وضعیت و توسعه این صنعت، نقشی پررنگ داشته است. وقتی اعتماد عمومی به یک بخش از بین میرود و بهجای اعتماد، تردید بهوجود میآید، حتما فعالان آن بخش هم در مشکل بهوجود آمده نقش داشتهاند. بهعبارت سادهتر، فکر میکنم ما در ایران در شرکتهای بیمه، با بازیگران حرفهای مواجه نیستیم که با ایجاد شرایط «برد-برد» بتوانند اقبال را نسبت به فعالیتهای خودشان بالا ببرند و آرامش و اطمینان به آینده را به فعالان اقتصادی القا کنند.
مشکل تنها عملیاتی است و از نظر ساختاری مشکلی وجود ندارد؟
بهطور قطع ما مشکلات مهمی هم در بخشهای دیگر، از جمله قوانین و مقررات داریم که اگر رفع شوند، میتوانند به محرکی برای افزایش فعالیت شرکتهای بیمهای بدل شوند. در نتیجه در کنار مشکلاتی که در زمینه اجرایی و عملیاتی به آنها دچار شدهایم، قوانین کافی و لازم هم نیاز هستند تا فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران را به سمت استفاده از ظرفیتهای بیمهای ببرند. لازم است تاکید کنم که توسعه صنعت بیمه، هم یک معیار مهم برای توسعهیافتگی کشور است و هم با افزایش رفاه عمومی و عدالت اجتماعی، زمینههای بهتری را برای توسعه کشور فراهم میآورد. به همین دلیل من معتقدم صحبت درباره بیمهها، تنها صحبت درباره یک صنعت نیست.
بهطور خاص چه اقداماتی میتواند بهقول شما سرمایهداران را به سمت استفاده گستردهتر از بیمهها «هدایت» کند؟
بگذارید با یک مثال این موضوع را روشن کنم؛ امروز در کشور ما هر فردی که پشت فرمان خودرویی مینشیند، در کنار گواهینامه و اوراق مربوطه، بیمه شخص ثالث خویش را همراه دارد. این مهم با اجبار و قوانین خاص محقق شد تا امروز دیگر داشتن بیمه شخص ثالث به یک مسئله عمومی و همگانی تبدیل شود. نتیجه استفاده عمومی و همگانی از بیمه شخص ثالث این است که امروز ما دیگر کمتر شاهد این هستیم که پس از تصادفات رانندگی، تنشهای شدیدی میان طرفین ایجاد شود و بهراحتی افراد منتظر میمانند تا مسئله بهشکل حقوقی و قضایی درستتری پیش برود و حل شود. این مهم از نظر من جلوهای است از اینکه قانونگذاری درست میتواند هم به توسعه صنعت بیمهای کشور منجر شود و هم افراد کمتری در زمان وقوع مشکل دچار اضطرابهای مرسوم میشوند.
با استفاده از این مثال میخواهم تاکید کنم که میتوان برای کسبوکارها هم چنین قوانینی را تنظیم و اجرا کرد تا دو طرف از مواهب آن بهرهمند شوند. بهطور مشخص یکی از مشکلات محیط کسبوکار این است که در زمان آغاز فعالیت باید انواع مجوزها را دریافت کنیم. حتی وقتی به این نظام دشوار برای آغاز فعالیتهای اقتصادی انتقاد میشود نباید فراموش کنیم فلسفه ذاتی اخذ این همه مجوز این است که مصرفکنندگان کشورمان از محصولی با حداقل کیفیت و استاندارد بهرهمند شوند و بهاصطلاح ریسک برای مصرفکنندگان کاهش یابد. من فکر میکنم اقدام مشخصی که میتواند به این وضعیت سروسامان دهد و همزمان با هموارسازی مسیر اخذ مجوز، از حقوق مصرفکننده و تولیدکننده حمایت کند و به توسعه و شکوفایی صنعت بیمه نیز منجر شود، این است که بهجای بخشی از این مجوزها که دیگر کارآمدی ندارند، اخذ بیمهنامه اجباری شود.
منظورتان را بیشتر توضیح میدهید؟
یک فعالیت اقتصادی برای اینکه رسمی و قانونی شود، باید پیش از هر کاری مجوزهای لازم را از دستگاههای مربوطه اخذ کند. هدف اصلی و مصرح برای این اخذ مجوز این است که میخواهند برای مشتری نهایی ریسک مصرف به حداقل برسد که خود این هم میتواند حمایت از مصرفکنندگان محسوب شود. با این همه من فکر میکنم وقتی باید برای مراحل مختلف تولید مجوزهای لازم گرفته شود، چرا نباید برای ریسکهای جانبی، بهویژه در اقتصاد بیثبات ایران هم چارهاندیشی کرد.یک فعال اقتصادی وقتی میخواهد کسبوکارش را راه بیندازد، مجوزهای زیادی میگیرد تا قوانین را رعایت کند، اما همه میدانیم که باوجود اخذ این مجوزها و رعایت نکات ایمنی هم ممکن است مشکلی بهوجود بیاید و حادثهای نامترقبه رخ دهد. مشکل این است که پس از اینکه حادثهای اتفاق افتاد، هیچ کس پاسخگوی آن از نظر رسمی و قانونی نیست
در جهان توسعهیافته از چه روشی برای مدیریت این مشکلات استفاده میکنند؟
در جهان امروز بیمههای مسئولیت این وظیفه را ایفا میکنند و بسیار هم موفق بودهاند. امروز در کشورهای عضو اتحادیه اروپا اخذ مجوز برای کسبوکارها با الزام به اخذ بیمهنامه مسئولیت ممکن میشود. درست مانند بیمه شخص ثالث که در کشورمان اجباری شده و امروز بهشدت فراگیر و همگانی است. بیمه مسئولیت مانند بیمه شخص ثالث است که فردی اگر گواهینامه هم داشته باشد، باید برای رعایت قوانین بیمه شخص ثالث هم داشته باشد. دارا بودن گواهینامه رانندگی تنها بیانگر صلاحیت فرد برای انجام رانندگی است، اما بیمه شخص ثالث مجوزی تکمیلی است تا اگر به هر علتی حادثهای بهوجود آمد، افراد بهسادگی بتوانند پاسخگوی هزینه خساراتی که دیدهاند یا به دیگری وارد کردهاند، باشند. تاکید میکنم بیمه مسئولیت بهشدت به اثربخشی فعالیتهای اقتصادی یاری میرساند و تا اندازهای خیال سرمایهگذاران را از بابت مشکلات راحت میکند. اگر اخذ این نوع بیمهنامه اجباری شود، درست مانند بیمه شخص ثالث یک بازار بزرگ و سراسری برای توسعه صنعت بیمه فراهم خواهد شد و بهمعنای واقعی یک بازی برد-برد شکل میگیرد.
به این شرایط چقدر نزدیک هستیم؟
خیلی نزدیک نیستیم. حقیقا من چند سال است که درباره لزوم استفاده از بیمه مسئولیت صحبت کردهام، اما هنوز سازماندهی کافی صورت نگرفته و در عمل چیزی عوض نشده است. منظورم این است که با آن وضعیتی که ترسیم کردم فاصله معناداری داریم، اما اگر از قوانین موجود نیز استفاده درستی شود، میتوان توسعه صنعت بیمه را سرعت بخشید. باید قانونی گذاشته شود تا صاحبان کسبوکارها هم موظف به انعقاد قرارداد بیمه مسئولیت شوند. با تنظیم مقررات فنی در زمینه فعالیتهای تولیدی و خدماتی میتوانیم شرایطی را فراهم کنیم که بیمهها حضور پررنگتری در بخش تولید و صنعت داشته باشند.
- نویسنده: گسترش نیوز