نگاهی به رشادت غواصان زنجانی در عملیاتی کربلای ۴
نگاهی به رشادت غواصان زنجانی در عملیاتی کربلای ۴

غواصان گردان ولیعصر(عج) زنجان که آن روزها زیر نظر لشکر ۳۱ عاشورا بود، به عنوان خط شکن بودند؛ عملیاتی که لو رفت و بیش از ۱۱۰ غواص زنجانی شهید شدند. البته پس از آن رزمندگان تمرینات جدی‌تری انجام دادند و در کربلای پنج ضربات سنگینی را به دشمن وارد کردند.

– اخبار استانها –

به گزارش خبرگزاری تسنیم از زنجان، فرید حائری| مجاهدت غواصان دریادل لشکر عاشورا هرگز از یاد تاریخ این مرز و بوم نخواهد رفت چرا که رودخانه وحشی اروند تا آن زمانی که جاریست داستان شجاعت و دلاوری جوانان غواص را با خود خواهد برد و در تاریخ جاری خواهد ساخت. خواهد گفت که جوانان غیور آذری چگونه در این عملیات‌ها خط شکنی کردند و شجاعت، ثابت‌‎قدمی و قوی بودنشان را به رخ رژیم بعث عراق کشیدند.

 قصه غواصان جان بر کف دفاع مقدس عجب حکایتی دارد چرا که از هر وجهش بنگریم هزاران اعجاب و شگفتی در منظر دل‌ها و دیده می‌نمایاند؛ غواصان شجاعی که در عملیات‌های مهم دفاع مقدس با رشادت‌های خود به دل دشمن زدند که سرنوشتشان یا شهادت بود یا پیکر مطهرشان را اروندرود بلعید و جاویدالاثرشان کرد و یا سرنوشت برایشان مدال پرافتخار جانبازی به گردنشان آویخت.

آبی به خروشانی اروند و آتشی از گلوله‌های دشمن که سطح آب را می‌نواخت و بر سرشان می‌ریخت؛ غواصان مظلومی که حتی پس از زخمی شدن باید ناله‌شان را به آب منتقل می‌کردند چرا که برای جلوگیری از لو رفتن عملیات نباید صدایی بلند می‌شد. در واقع غواصان پس از زخمی شدن نه راه پس داشتند و نه را پیش و نه زمینی زیر پایشان و نه امدادگری که به آن پناه ببرند.

عملیات کربلای ۴

عملیات کربلای چهار در اوایل دی ماه سال ۶۵ که به سال تعیین سرنوشت جنگ معروف بود در مناطقی مقابل خرمشهر تا جزیره مینو برای تصرف جزیره‌ی امُ‌الرصاص و ابوالخصیب عراق و بستن جاده بصره به فاو آغاز شد.

لحظاتی قبل از عملیات کربلای ۴ ؛ روستای خین(روستای کوچکی در غرب خرمشهر)

شب سوم دی ماه ۱۳۶۵ لشکر ۳۱ عاشورا با دو گردان غواصی حضرت ولیعصر(عج) زنجان و گردان حبیب بن مظاهر تبریز پای کار حاضر شد. غواصان گردان ولیعصر(عج) زنجان قبل از گردان حبیب، حوالی ساعت ۲۱/۳۰ سوم دی از نقطه رهایی حرکت خود را برای شکستن خطوط دفاعی دشمن در جزیره بلجانیه آغاز کرد. اما در بین راه به یکباره از چند سو آتش پرحجم عراقی‌ها روی آن‌ها متمرکز شد. بعثی‌ها از ساحل جزیره‌ی ام‌الرصاص و بوارین با انواع و اقسام سلاح‌های سبک و سنگین روی اروند متمرکز شدند. باران گلوله‌های رسام شیلیکاها، دوشکاها، موشک‌های آر.پی.جی تیربارها و گلوله‌های خمپاره، غواصان بی‌پناه را پرپر می‌کرد و جریان مد آب پیکر مطهرشان را به طرف بوارین و جزیره ماهی می‌برد.

برای بقیه غواصان هم امکان ادامه مسیر غیرممکن شده بود؛ قرار شد آن‌ها خودشان را به جزیره‌ی ام‌الرصاص برسانند. آن دلاوران با استعانت گرفتن از الطاف الهی توانستند با وجود انبوه موانع در زیر نورافشانی منورها و آتش پرحجم دشمن خط ام‌الرصاص را بشکنند و با پیشروی در عمق به سمت جنوب و پاکسازی سه کیلومتر از آن نسبت به ایجاد حاشیه‌ی امن برای انجام عملیات آبی خاکی و ایجاد خط پدافندی اقدام نمایند.

آن‌ها با الحاق به گروهانی از گردان غواصی لشکر ۱۴ امام حسین(ع) که با عبور از تنگه‌ ام‌الرصاص و نفوذ از پشت در جزایر ام‌البابی یک و دو زمین گیر شده بود و سرنوشتی جز اسارت و یا شهادت را برای آن متصور نمی‌شد توانستند با تقویت خط پدافندی این گروهان و مقاومت در مقابل پاتک‌های سنگین دشمن با جمع‌آوری مجروحین و شهدا به همراه این گروه‌های غواصی با دستور عقب‌نشینی به ساحل خودی مراجعت نمایند.

شهادت ۱۱۰ تن از غواصان گردان ولیعصر(عج) زنجان در کربلای ۴

در این عملیات گردان ولیعصر(عج) زنجان فرمانده گروهان یک و حدود ۱۱۰ تن از غواصان دریادل خود را از دست داد. عده ای از آن جان بر کفان، قفس تن را شکسته و به آسمان‌ها بال گشودند؛ برخی‌ها جاویدالاثر شدند و پیکر مطهرشان را آب برای همیشه با خود برد و گروهی دیگر مجروح و به درجه‌ی جانبازی نائل آمدند و بعضی هم به اسارت عراقی‌ها درآمده و عنوان آزادگی یافتند.

سردار اوصانلو معاون هماهنگ‌کننده نیروی زمینی سپاه

سردار محمدتقی اوصانلو معاون هماهنگ‌کننده نیروی زمینی سپاه که فرمانده وقت لشکر ولیعصر(عج) زنجان در آن عمیات‌ها بود، بعدها در این زمینه گفت: در عملیات کربلای ۴ قدرت تصمیم‌گیری فرماندهان سپاه برای اجرای عملیاتی با این وسعت و در آن شرایط سخت مثال زدنی بود.

روایتی از یک رزمنده در ساعات قبل از شروع عملیات:


غروب روز سوم دی ماه ۱۳۶۵ کم کم داشت نمایان می‌شد و هر از چندگاهی گلوله خمپاره‌ای در اطراف سنگرهای غواصان در روستای خیّن به زمین می‌خورد و منفجر می‌شد. غواصان دریادل دسته دو گروهان دو برای در امان ماندن از ترکش‌های احتمالی آن گلوله‌ها، در سنگری کوچک به شکل فشرده جمع شده بودند. شهید عباس محمدی برای روحیه دادن و تقویت استقامت و پایمردی آن‌ها، شروع کرد به تفسیر فرازهایی از خطبه یازده نهج البلاغه.

او می‌گفت: حیدر کرار وقتی در روز جنگ جمل پرچم سپاه اسلام را به دست فرزندش محمد حنیفه سپرد فرمود: اگر کوه‌ها متزلزل شود تو تکان مخور؛ دندانهایت را به هم بفشار، جمجه خویش را به خدا بسپار، قدمهایت را به زمین میخکوب کن و نگاهت را به آخر لشکر دشمن باشد چشمت را فرو گیر و مرعوب نفرات و تجهیزات دشمن نشو و بدان نصرت و پیروزی از سوی خداوند سبحان است.
با شنیدن صحبت‌های عباس محمدی، دلهای خط شکنان قرص و محکمتر شد.

یکی دیگر از شاهدان در عملیات کربلای چهار اینگونه روایت می‌کند:


عصر روز سوم دی ماه سال ۱۳۶۵، بسیجیان جان بر کف، لباس‌های دنیوی خود رااز تن خارج و لباس‌های غواصی که در حقیقت لباس اخروی خیلی از آن‌ها بود، می‌پوشیدند. وقتی لباس‌ها را بر تن کردند احساس می‌کردند برات شهادت را تحویل گرفته‌اند. در آن لحظات غواصان دریادل و خط شکن خالص خالص شده بودند. حال آن شب بچه‌های غواص غیرقابل وصف بود.

در آن لحظات آخرین دریادلان، همدیگر را به آغوش گرفتند، گریه امانشان نمی‌داد، هرکسی از دیگری حلالیت طلب می‌کرد و قول شفاعت می‌گرفتند. بعضی از بچه‌ها نور بالا می‌زدند، قیافه‌ها را که نگاه می‌کردی میفهمیدی چه کسی رفتنی است. آخرین وداع غواصان مظلوم و بی پناه و وصف ناشدنی است. یاران همنشین داشتند از هم جدا می‌شدند.

رزمندگانی همچون غلامرضا جعفری، شهید ابراهیم اصغری، شهید داود ابراهیم‌خانی، شهید عباس قربانی،  شهید مسعود حسنی، سردار ناصر بیات، شهید باقر فتح‌اللهی، جواد غم‌پرور، شهید قاسم محمدی، شهید حسین حبیبی، جواد محمدی، شهید اکبر سعادتی، شهید رضا مهدی‌‍‌رضایی، ناصر حسنی، شهید مصطفی ولیی، شهید محمد محمدی، شهید یوسف قربانی، عباس راشاد، سردار منصور عزتی ، شهید بهمن اسکندری، مجید ابوبصیر، سردار مجید ارجمدفر، سردار محمدتقی اوصانلو، شهید داود احمدی در این عملیات حضور داشتند.

علی اکبرهای حسین زمان، آماده ورود به اروند و جانفشانی در راه اسلام و ایران شده بودند. آن خط شکنان آگاهانه و عاشقانه سراغ شهادت می‌رفتنند. دقایقی بعد غواصان دریادل در نقطه رهایی از بند تعلقات رنگارنگ دنیوی رها و وارد اروندرود شدند. خط شکنان در دل تاریکی شب ، دلهایشان را به دریا زدند و زیرآب رفتند و حرکت خود را به سمت دشمن آغاز کردند.

سردار مجید ارجمندفر جانشین فعلی قرارگاه حمزه سیدالشهدا نیروی زمینی سپاه(نفر اول سمت راست)

غواصان گردان ولیعصر(عج) در عملیات کربلای چهار خط دشمن را در جزیره ام‌الرصام شکستند؛ تپه بلندی در سمت چپ دیده می‌شد. سردار مجید ارجمندفر به عباس راشاد مأموریت داد تا آنجا را شناسایی کند. عباس به طرف آن تپه رفت وقتی نزدیکتر رسید دو سرباز عراقی با رگبار کلاش و انداختن نارنجک از او پذیرایی کردند. عباس راشاد به زمین افتاد یکی از بچه ها هم حساب عراقی‌ها را رسید. غواصان خودشان را بر بالین عباس رساندند و او بیهوش روی صورت به زمین افتاده بود. آقا مجید(سردار ارجمندفر) او را برگرداند و تعداد زیادی ترکش نارنجک به سینه و گلوی او اصابت کرده بود و خون از آن جاری بود. یکی از بچه ها گفت عباس تمام کرده است ولی آقا مجید با گرفتن نبض او گفت: هنوز نبض داره  عباس زنده است.

عباس راشاد  کیست؟


عباس راشاد متولد ۱۳۴۱ در زنجان است؛ معاون دلاور گروهان غواصی در گردان ولیعصر(عج) بود. او در عملیات کربلای چهار به همراه سردار مجید ارجمندفر(جانشین فعلی قرارگاه حمزه سیدالشهدا نیروی زمینی سپاه) و دوازده تن از غواصان دسته دو گروهان موفق شده بودند خط مملو از موانع خورشیدی، تله‌های انفجاری، بشکه‌های فوگاز، میادین مین، سیم‌های خاردار حلقوی چند لایه و … دشمن را در جزیه ام الرصام شکسته و با عراقیها درگیر شوند.

شهید حسن پام


غواص شهید حسن پام که از متولد استان آذربایجان غربی بود نیز در گردان ولیعصر(عج) زنجانی‌ها حضور داشت. شهادت این رزمنده دلاور بسیار مظلومانه بود. این شهید بزرگوار در داخل آب و پشت موانع دشمن در ام‌الرصاص مورد اصابت آتش کور دشمن قرار گرفت و چون نتوانست درد ناشی از گلوله‌ها را تحمل کند همچون مولایش علی که ناله و فریاد خود را به چاه میگفت، زیر آب رفت و ناله‌اش را به آب گفت و مظلومانه جان داد تا صدایش به گوش دشمن نرسد و همرزمان غواصش آسیب نبینند.

شهید حسن پام در قسمتی از وصیت‌نامه خود نوشته است: من این راه را آگاهانه انتخاب کرده‌ام، اگر خدا شهادت را نصیبم کرد و جنازه‌ام به دست آمد در زادگاهم دفن کنید وگرنه مرا مثل شهدای دیگر گمنام و مفقودالاثرها بدانید.

شهید جاویدالاثر رضا بیگدلی
یکی دیگر از این شهدای عملیات کربلای چهار، شهید رضا بیگدلی است. شهید بیگدلی متولد سال ۱۳۴۴ در شهرستان زنجان است. وی مسئولیت دسته یک گروهان دو گردان ولیعصر(عج) را برعهده داشت و  در حالی به شهادت رسید که آب، پیکر مطهرش را برای همیشه با خود برد.

شهید مسعود حسنی
شهید حسنی متولد ۱۳۴۸ زنجان از غواصان دریادلی بود که در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید.  مادر شهید میگفت: مسعود پسری بی ریا بود. او سه روز در هفته را روزه می‌گرفت و اصرار داشت که هیچکس این موضوع را متوجه نشود.

شهید عباس قربانی
شهید عباس قربانی متولد ۱۳۴۷ در زنجان است غواص دریادلی بود که در عملیات کربلای چهار به قافله شهدا پیوست.

میکائیل علیجانی
رزمنده دلاور میکائیل علیجانی متولد ۱۳۴۴ در شهرستان زنجان است. از قدیمی‌های جبهه و جنگ است و در عملیات کربلای چهار در جزیره ماهی مجروح شد و به اسارت بعثی‌ها درآمد و پس از چهار سال تحمل اسارت سرانجام در سال ۱۳۶۹ به میهن بازگشت.

شهید قاسم محمدی

شهید قاسم محمدی؛ نفر اول سمت چپ

شهید قاسم محمدی متولد ۱۳۴۶ در زنجان است. از غواصان باصفای گردان ولیعصر زنجان بود که در عملیات کربلای چهار افتخار ابدی یافت.

سردار منصور عزتی

سنگری در روستای خیّن؛ روز قبل از عملیات کربلای ۴

سردار عزتی نفر اول سمت راست

سردار جانباز منصور عزتی متولد ۱۳۴۳ در شهرستان زنجان است؛ وی فرمانده شجاع گردان غواصی حضرت علی اصغر(ع) زنجان بود. در عملیات والفجر هشت و تیپ یک غواصی لشکر ۳۱ عاشورا در عملیات کربلای چهار و پنج بود.

سردار منصور عزتی از السّابقون جبهه و جنگ است که در عملیات خیبر، بدر، والفجر هشت، کربلای چهار و پنج، نصر ۷، بیت المقدس دو و سه و .. حضور داشته و در هشت سال دفاع مقدس و پس از آن فرماندهی یگان‌های مختلفی را عهده‌دار بود.

شهید بهمن اسکندری
شهید اسکندری متولد ۱۳۴۳ متولد زنجان است. وی از غواصان دریادلی بود که در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید.

صبح روز عملیات کربلای چهار دشمن از زمین و آسمان نیروهای متمرکز در کانالهای اطراف خین و نهر عرایض را زیر آتش شدید خود قرار داده بود.

در واقع ناکامی در عملیات کربلای ۴ روحیه‌ی بچه‌ها را تضعیف کرده بود؛ آن‌ها بخاطر عدم نتیجه بخشی تلاش‌های شش ماهه شبانه‌روزی و طاقت فرسای خود و همچنین از دست دادن عده‌ای از بهترین همرزمانشان ناراحت و غمگین شده بودند. دشمن بعثی هم سرمست از شکست دادن قوای اسلام در این عملیات خیال نمیکرد تایران به این زودی بتواند نیروها را سر و سامان دهد و عملیات جدیدی را طرح‌ریزی کند. در این شرایط اتفاقی افتاد که هیچ کس انتظارش را نداشت و خوشبختانه عملیات کربلای پنج طراحی شد.

در این راستا مأموریت خط شکنی جدیدی از سوی فرماندهی لشکر عاشورا به گردان ولیعصر(عج) زنجان در کربلای ۵ محول شد. همین موضوع سبب شد مجدداً آموزش‌ها در سه نوبت صبح، بعدظهر و شب های سرد نیمه اول دی ماه ۶۵ در آبگرفتگی‌های مملو از گل و لای اطراف کارون از سر گرفته شد. حدود دو هفته‌ای آموزش‌ها در سکوت کامل انجام شد تا اینکه شب پنجشنبه نوزدهم دی ماه ۱۳۶۵ عملیات کربلای پنج آغاز شد.

یکی از رزمندگان اینگونه پس از عملیات را روایت می‌کند:

دو سه روز پس از بازگشت غواصان از عملیات کربلای چهار، “امین شریعتی” فرمانده لشکر عاشورا، در قجریّه به ایراد سخنرانی پرداخت. او در مورد عملیات کربلای چهار و علل ناکامی توضیحاتی را ارائه کرد و نوید انجام عملیاتی را در آینده‌ی نزدیک داد. آن روز با سخنان فرمانده لشکر، همه‌ی نیروهای مستقر در آن اردوگاه تجدید روحیه شدند.

پس از آن، تمرینات غواصان برای شرکت در عملیات کربلای پنج، در آبگرفتگی‌های اطراف آغاز شد. کف آبگرفتگی ها مملو از گل و لای و باتلافی بود عمق آب هم بین یک تا ۱٫۵ متر متغییر بود. وقتی خط شکنان میخواستند قدم بردارند جوراب‌های غواصی حیلیها از پاهایشان جدا می‌شد.

غواصان وقتی از آب بیرون می‌آمدند از شدت سرما، زخمهای خیلی از بچه هایی که در عملیات کربلای چهار، یادگاری بر تن داشتند، دهن باز میکرد و عفونی می‌شد. اما این باعث نمیشد آنها میدان را خالی کنند. غواصان جان بر کف زخمهای خود را بعد از بیرون آمدن پانسمان میکردند و مجدداً به تمرینات ادامه میدادند.

آری عملیات‌های کربلای چهار و پنج و همینطور والفجر هشت عملیات‌های مخصوصی بودند. برهه‌ای باورنکردنی و اسطوره‌ای در تاریخ درخشان مجاهدت‌های محبان فاطمه زهرا(س) در دفاع مقدس رقم خورد و این صبغه مرهون حضور غواصان دریادلی بود  که فصل جدید و ناب از مجاهدت را رقم زدند. تنها پیام شایانی که در گوش ادوار مختلف زمان همچنان پژواک داده می‌شود این است که همواره باید مواظب بود که مبادا آن حماسه‌ها صرفاً در ساحل شلمچه و اروند خاک سپاری شوند. مبادا روحیه جهادی را صرفاً درتیغ شمشیرها و لوله اسلحه‌ها تجربه کرد و انقلابی بودن را تندروی معنی کنند. امروز اگر شهدای غواص ما بودند روحیه جهادی و انقلابی بودن را در خدمت بی تمنا به مردم و محرومین معنی میکردند؛ خودکفایی اقتصادی کشور را با تجمل گرایی قاطی نمیکردند.

سنگری در روستای خیّن؛ روز قبل از عملیات کربلای ۴

سنگری در روستای خیّن؛ روز قبل از عملیات کربلای ۴

روز قبل از عملیات کربلای چهار؛ غلامرضا جعفری در حال مصاحبه با شهید داود ابراهیم‌خانی

روز قبل عملیات کربلای چهار؛ از سمت راست: شهید ابراهیم اصغری و غلامرضا جعفری

*به مقام شامخ شهدای کربلای چهار ادای احترام می‌کنیم

انتهای پیام/

 
✅ آیا این خبر اقتصادی برای شما مفید بود؟ امتیاز خود را ثبت کنید.
[کل: 0 میانگین: 0]