سالهاست که در وزارت علوم، چند سالی در دانشگاه شریف و سپس بهعنوان یکی از بنیانگذاران پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله خدمت کرده و میکنم. در این دوران در بسیاری از کمیتههای ریز و درشت اعم از هیئت ممیزه شرکت داشتهام.
وزارت علوم و قبل از آن آموزش و پرورش دو رکن اصلی کشور ایران هستند اگر ملتفت اهمیت آنها باشیم. متاسفانه با نزدیک به ۳۵ سال خدمت در آن، بهنظر حقیر باید عرض کنم اصلا ملتفت اهمیت آنها نبودهایم و چه بسا در تخریب تقریبا غیر قابل جبران آنها (مگر به لطف خداوند) سخت کوشیدهایم.
مقالات زیادی درباره وضعیت آموزش و پرورش و وزارت علوم و اینکه چه کسانی باید سکاندار آنها باشند در همین سایت خبری که بهسادگی با جستجوی نام نویسنده، خبرآنلاین، وزارت علوم، وزیر علوم، آموزش و … قابل دسترسی و بررسی خواهند بود. اما سؤالات و نظرات موافق و مخالف را که از وزیر پیشنهادی امروز مطالعه میکردم هیچ اثری از دردهای عمیق موجود در بدنه آموزش عالی کشور مشاهده نکردم! حقیقتا این بیاطلاعی و یا بیتفاوتی از سوی مجلس محترم در خصوص وزارتخانه مهمی مثل آموزش عالی چطور قابل توجیه است!
شاید ابتداییترین سؤال باید این میبود که امروز ارزش دانش، استاد و دانشجو همچنین جایگاه علم نزد آحاد ملت و در تصمیمگیریها کجاست؟ فکر میکنم پاسخ روشن است! آیا نیست؟
البته مختصر سخنان وزیر پیشنهادی بسیار جالب و قابل تقدیر بود علیالرغم اینکه زخمهای عمیق در بدنه آموزش عالی را بیانگر نبود. البته سخنان نشانگر شناخت خوب ایشان از مسائل بود اما متاسفانه باز نشد. دانشگاه را اگر در نهایت سادگی تجزیه کنیم دو عنصر در یک مدل تجمعی ساده در کنار هم باید ارکان آن باشند، استاد و شاگرد.
استاد به عنوان مهمترین رکن، تا نباشد با وجود ساختمان یا میلیاردها پول هم که باشد بیحاصل است. ما در دهههای گذشته انبوهی از افرادی را وارد جامعه استادی کردهایم که بهتر بود در جاهای دیگر خدمت کنند نه در کسوت معلمی (خیلی مؤدبانه عرض کردم)!
دانشجو به عنوان رکن بعدی که متاسفانه به دلایل زیاد از آموزش و پرورش درست محروم و تعدادی تستزن یا سهمیهای که به آنها هم ظلم شده وارد دانشگاهها شدهاند. آنهایی که کمی بهتر بودهاند یا مهاجرت کردهاند و یا به ناچار با شرایط پایین تدریس و … خود را وفق دادهاند، لذا بیشتر آنها در نهایت متاسفانه با داشتن توان بالا تبدیل به دلالهای دانشمحور شدهاند.
حال، خروجی ترکیب این مدل ساده یعنی استاد و شاگرد باید آموزش و پژوهش باشد که متاسفانه با اشاره به گوشههایی از آنها در بالا میبینید رخ نداده و نمیدهد، بله اگر ۲ درصد را در مقابل ۹۸ درصد خوب بدانیم شده است! این نخبههایی که هر روز در خبرها گفته میشود، شاید یک در هزار آنها هم … نمیباشند، به دنبال حل موضوع هستیم نه مثل کبک سرمانمان را در برف کردن!
لذا در قالب دانشگاه که همان استاد است و شاگرد اگر سیر کنیم ببینید چقدر معضلات در راه هر یک ایجاد کردهایم! نه به استاد واقعی رسیدهایم نه به شاگرد واقعی! نتیجه هم سالهاست عیان است منتها کسی علاقهای به نگاه کردن نداشته و ندارد. این دو را دریابید همه چیز اصلاح میشود. مشکلات آموزش عالی کشور بسیار عمیق هستند، امید که وزیر آتی در راه خود نامی ماندگار در دانش و علوم کشور به یادگار بگذارد نه آنچه امروز از علم و علم آموزی در کشور داریم! انشاءالله تعالی.
*استاد نمونه کشور در مهندسی سازه، مهندسی زلزله و مدیریت بحران
۴۷۲۳۲
- نویسنده: خبرآنلاین