تسکین آلام آموزش و پرورش؛ کدام وزیر می‌تواند برآورده کند؟
تسکین آلام آموزش و پرورش؛ کدام وزیر می‌تواند برآورده کند؟

طی دهه‌های اخیر بخش قابل توجهی از نخبگان علوم آموزشی به سایر سازمان‌ها و بالاخص آموزش عالی مهاجرت نموده‌اند؛ بخش دیگری نیز به واسطه مهاجرت به خارج از کشور یا “فقدان” از دسترس خارج هستند. اما زمانی که افرادی از جنس ‘غلامحسین شکوهی’ و ‘علی‌اکبر پرورش’ در دسترس نیستند، لاجرم باید به انتخاب اصلح‌ترین فرد از بین گزینه‌های موجود اکتفا کرد.

در شرایط فعلی و در میان لیست اسامی مطرح شده برای تصدی وزارت آموزش و پرورش بی‌شک دو نام بیش از بقیه توجهات را به خود جلب می‌کنند؛ محمد باقر نوبخت و سید جواد حسینی که می‌توان از آنان به عنوان شخصیت‌هایی علمی و مدیریتی یاد کرد. اولی به واسطه توان، دانش و تجارب مدیریتی و دومی به واسطه اشراف بر مسائل آموزش و پرورش، گزینه‌های قابل دفاعی هستند. سایر اسامی مطرح شده صرفاً مورد اقبال تشکل‌های سیاسی فرهنگیان هستند؛ نه تخصصی در حوزه آموزش دارند و نه از سابقه‌ی مدیریتی موفق و قابل توجهی برخوردارند.
نظر به اینکه عمده مشکلات حال‌حاضر نظام آموزشی کشورمان مبنای اقتصادی و مدیریتی دارند، فردی که خود سالیان متمادی در تهیه و تنظیم بودجه و حل و فصل مسائل مربوط بدان فعالیت موثر داشته است، می‌تواند مدعی تسکین نسبی آلام سیستم آموزش و پرورش کشور باشد. شخصیتی همچون نوبخت که وی را می‌توان حافظه عینیت یافته‌ی دو سازمان “برنامه و بودجه” و “آموزش و پرورش” دانست؛ با اعداد و آمار و ارقام آشناست و مهمتر از همه با سوابقی که دارد عطش قدرت طمع وزارت را در او پدید نیاورده است؛ آن هم در سیستمی مملو از مشکلات و کاستی‌های و به افزایش!
هرچند شکل‌های فرهنگیان درصدد روی کار آمدن فردی نزدیک به خود و حافظ منافع خویش هستند، اما عموم فرهنگیان دغدغه‌ای جز کارآمدی وزیر آینده و بهبود شرایط نظام آموزشی ندارند. انتخاب محمدباقر نوبخت به عنوان وزیر آموزش و پرورش مطلعی جدید را در تاریخچه‌ی آموزش و پرورش فراهم می‌نماید؛ وزیری برخوردار از جایگاه ویژه در هیئت دولت، آشنا به پیچ و خم‌های تعیین و تصویب بودجه و مسلط به آمار و اطلاعات کمی و کیفی حوزه‌های مختلف از جمله آموزش و پرورش، انتخابی مطلوب و متناسب با مقتضیات روز نظام آموزشی و مطالبات معلمان است. بی‌شک سابقه معلمی نوبخت در اقبال وی نسبت به جایگاه وزارت آموزش و پرورش موثر بوده است اما بدون شک حضور وی در جایگاه وزارت بلاشرط نخواهد بود؛ وی برای موفقیت در این جایگاه نیاز به حمایت تام رئیس‌جمهور و اختیار عمل دارد و بنظر می‌رسد شخصیتی در جایگاه ریاست پیشین سازمان برنامه و بودجه بتواند این حمایت را جلب نماید.
نوبخت در جلسه‌ای با فعالان صنفی و سیاسی معلمان، مسائل آموزش و پرورش را در ۶ سرفصل با عناوین “دانش آموز، معلم، فضا و تجهیزات، منابع، محیط و اسناد فرادستی” قرار داده و برنامه‌های منسجمی را ذیل هر یک از سرفصل‌ها تدارک دیده است. علی القاعده این برنامه‌ها نیاز به طرح عمومی و نقد منتقدان و متخصصان دارد؛ با این حال چنین اتفاقی خود گویای پایبندی وی به الزامات مدیریت و برنامه‌ریزی کلان نظام آموزشی است.
در سوابق نوبخت شیفتگی به توسعه، اشراف بر فرایند برنامه‌ریزی، مدیریت و اجرا و نهایتاً تفکر سیستمی معطوف نتیجه بوضوح قابل تشخیص است و این مولفه‌ها جزو اصلی‌ترین گمشده‌های آموزش و پرورش در شرایط حال حاضر هستند؛ اگرچه نقدهای جدی نیز بر عملکرد وی به عنوان یکی از مدیران ارشد کشور وارد است. شاید این اتفاق یعنی انتخاب نوبخت به عنوان وزیر آموزش و پرورش در انتهای نیم قرن تجربه مدیریتی وی، برگ برنده‌ای به نفع نظام آموزشی و نام نیک و ماندگاری برای محمد باقر نوبخت مهیا سازد.
*کارشناس آموزش
۲۳۳۲۳۳

✅ آیا این خبر اقتصادی برای شما مفید بود؟ امتیاز خود را ثبت کنید.
[کل: 0 میانگین: 0]